- گنه پوش
- آنکه گناهان دیگران را نادیده بگیرد گناه بخش آمرزنده
معنی گنه پوش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نادیده گرفتن گناهان دیگران گناه بخشی
آنکه گناه دیگران را نادیده بگیرد
آنکه گناهان دیگران را نادیده بگیرد گناه بخش آمرزنده
آهن پوشیده آنکه سلاح آهنین پوشد
کسی که زره پوشیده، آنکه با زره مجهز است و گلوله های معمولی بدان اثر نکند کشتی زره پوش، تانک
کهنه پوش، خرقه پوش
آن که جامه سیاه پوشد، آن که عزادار باشد ماتم زده ماتم دار سوگوار، شبگرد عسس میر بازار میر شب، کسی که پیشاپیش پادشاه رود و دور باش گوید چاوش. توضیح این گروه در قدیم به جهت هیبت و صلابت سیاه می پوشیدند، کسی که شیر ببر و دیگر جانوران درنده را نگاهداری کند، جمع سیاه پوشان
آنکه پوششی از پوست فنک بر تن دارد
زره پوشیده، کسی که زره بر تن کرده، زره دار، در امور نظامی وسیلۀ نقلیه ای که از صفحه های محکم فلزی پوشیده شده و گلوله به آن اثر نمی کند
کسی که جوشن یا خفتان آهنین بر تن کرده، آهن پوشیده
کسی که لباس کهنه و پاره بر تن داشته باشد، کهنه پوش، خرقه پوش
آن که دارای طره است
آنکه پوست فنک بر تن کند: هندوخزرش دو حلقه در گوش این قندزادر و آن فنک پوش. (تحفه العراقین 143)
آنچه گرد را بخود گیرد و مانع رسیدن آن باشیا و اثاثه گردد: پرده گرد پوش
بیدمشک
گناه بخش: توانا و دانا به هر بودنی گنه بخش بسیار بخشودنی. (نظامی)
آنکه گوشش بوی بد دهد
نادیده گرفتن گناهان دیگران گناه بخشی
کسی که زره آهنین به تن دارد
کسی که زره بر تن کرده، تانک
کهنه پوش
دارنده طرّه
لباس، پوشاک
آنچه تن را بپوشاند، جامه، لباس
پوشیده از گل: زمین ز سایه ابر بهار گل پوش است ز جوش لاله و گل خون خاک در جوش است. (صائب)
گیاهی است که آنرا کرمه البیضا و سیاه دارو و هزار چشان گویند